به‌سوی متن‌ها
بازگشت

پایتون، جادویی برای برقراری ارتباط با کامپیوتر!

نوشتهٔ پرنیا عظیمی

سلام به دانشجویان نوورودِ دنیای جادویی مهندسی کامپیوتر! بوی تجربه‌های جدید می‌آید. به حریمی پا گذاشته‌اید که پر است از کلیدهای طلایی برای قفل‌های نقره‌ای. یکی از باشکوه‌ترینِ این کلیدها، هنر برنامه‌نویسی است و چه کلیدی روان‌‌تر، زیباتر و افسون‌گرتر از پایتون برای شروع؟ اگر فکر می‌کنید برنامه‌نویسی یعنی فقط حرف‌زدن با ربات‌هایی به زبان صفر و یک، سخت در اشتباهید! پایتون زبانی است که مانند یک طلسم جادویی، فاصلۀ بین فکر شما و اجزای کامپیوتر را از بین می‌برد. در سفر کوتاه امروز، شما را به پشت صحنۀ یکی از جذاب‌ترین نمایش‌نامه‌های تکنولوژی می‌بریم.

تصور کنید کامپیوتر یک موجود افسانه‌ایِ باشکوه است که فقط زبان‌های خاصی را می‌فهمد و درون یک قلعۀ شیشه‌ای اسیر شده است. برقراری ارتباط با این موجود، نیازمند یادگیری زبان‌های خاص و پیچیده‌ای می‌شد تا این‌که…

داستان از جایی شروع شد که یک شوالیۀ برنامه‌نویس هلندی به نام «خیدو فان روسوم»، از دست زبان‌های برنامه‌نویسیِ زمخت و عجیب‌وغریب، برای برقراری ارتباط با آن موجود افسانه‌ای به ستوه آمده بود. به‌گونه‌ای که انگار می‌خواست با یک دوست ساده حرف بزند؛ اما مجبور بود با الفبای هیروگلیف مصری جمله‌بندی کند!

پس در یک تعطیلات کریسمس، مثل یک دانش‌آموز کنجکاو مدرسۀ جادویی هاگوارتز که قصد دارد مخفیانه معجونی در آزمایشگاه درست کند، پشت کامپیوترش نشست و شروع به جادوگری کرد. نتیجه چه شد؟ پایتون! نامی که از گروه کمدی محبوبش «مونتی پایتون» برداشت. گروهی که دیوانه‌بازی را با هوشمندی درآمیخته بودند؛ دقیقاً مثل خود زبان پایتون!

خیدو یک عقیدۀ طلایی داشت: «زیبایی بهتر از زشتی است و خوانایی مهم است.»

فرض کنید آن موجود افسانه‌ای باشکوه (کامپیوتر) را پیدا کرده‌اید. او قدرتی بی‌کران دارد. می‌تواند در چشم‌برهم‌‌زدنی محاسبات پیچیده انجام دهد، دنیاهای جدید خلق کند، یا اسرار نهفته در داده‌ها را برایتان فاش کند؛ اما یک مشکل بزرگ وجود دارد: شما زبان او را نمی‌فهمید و او هم زبان شما را نمی‌فهمد.

اینجا است که پایتون وارد ماجرا می‌شود. پایتون مانند یک کتاب طلسم و دایره‌المعارف جادویی است. برای مثال، شما از موجود افسانه‌ای می‌خواهید یک “سلام” دوستانه روی صفحه نمایش دهد.

بدون پایتون، شما باید با الفبای مرموز صفر و یک با او صحبت کنید. با پایتون، شما فقط یک طلسم ساده و شیک می‌نویسید:

print("سلام، ای موجود افسانه‌ای!")

این خط کد، در واقع همان جملۀ جادویی است که شما از کتاب پایتون یاد گرفته‌اید. وقتی این فرمان را صادر می‌کنید، موجود افسانه‌ای بلافاصله منظور شما را می‌فهمد و کلمات «سلام، ای موجود افسانه‌ای!» را مانند یک نقاشی نورانی در آسمان صفحه‌نمایش کامپیوتر برایتان ظاهر می‌کند.

پس به زبان ساده، پایتون همان دانش و توانایی تبدیل افکار و دستورات شما به جملات قابل فهم برای کامپیوتر است. هر برنامه‌ای که می‌نویسید، در واقع یک طومار جادویی جدید است که قدرت‌های جدیدی به موجود افسانه‌ای شما می‌بخشد.

پایتون مثل یک چاقوی سوییسیِ همه‌کاره است که در جیب هرکسی جا می‌شود. یا مثل یک دوست خوش‌برخورد که در هر مهمانی حاضر است و همه را مجذوب خود می‌کند.

پایتون در توسعۀ شبکه‌های اجتماعی بزرگ (مثلاً اینستاگرام)، طراحی سامانه‌های هوش مصنوعی تشخیص چهره و خودکارسازی کارهای تکراری کاربرد گسترده‌ای دارد؛ به‌طوری‌که فرآیندهایی مانند مرتب‌سازی صد فایل را ظرف مدت کوتاهی امکان‌پذیر می‌سازد.

اگر در یادگیری پایتون گیر کردید، میلیون‌ها برنامه‌نویس در سراسر جهان آماده هستند تا از طریق ابزارها و اپلیکیشن‌های مختلف به شما کمک کنند. شما هرگز تنها نیستید.

پایتون فقط یک زبان نیست؛ یک عینک جادویی است که با آن می‌توانی هر ایده‌ای را در دنیای دیجیتال زنده کنی.

پس منتظر نمان! دنیای دیجیتال پر است از ماجراهای ناشناخته. کامپیوترت را روشن کن، اولین طلسم خود:

print("من می‌توانم!")

را بنویس و ببین که چگونه صفحه‌نمایش به آیینۀ افسانه‌های تو تبدیل می‌شود…


اشتراک‌گذاری این مطلب در

نوشتهٔ قبلی
پساکنکور
نوشتهٔ بعدی
به خوابگاه خوش آمدید!